ناراحت کردن یک زن از طریق فریب و تحمیق او سبب می شد بعضی از مردان احساس ناخوشایندی داشته باشند.
 

چرخه روابط جنسی تصادفی (غیر جدی) یک زن

 تاون سند یک مردم شناس تکامل گراست که اعتقاد دارد ما دارای مکانیزم های ناخوداگاه عاطفی – انگیزشی هستیم که به زنان، هنگامی که درگیر رفتار جنسی ای شوند که در دوران های تکاملی گذشته ناسازگار بوده، از طریق احساسات ناخوشایند هشدار می دهد. رابطه غیر جدی با مردانی که مایل به سرمایه گذاری برای آنها یا فرزندانشان نباشند، محرک اصلی چنین احساسات ناخوشایندی است.
 

مطالعات متعدد تاون سند

مطالعات متعدد تاون سند شامل دو مجموعه مصاحبه های دقیق است، یکی با چهل دانشجوی پزشکی و دیگری با پنجاه دانشجوی دوره کارشناسی که از میان تعداد بسیار بیشتری انتخاب شده بودند. این افراد به نحوی غیر عادی نسبت به رابطه غیر جدی پذیرش داشتند. تاون سند در می یابد که زنان، به وقت خود، از کسانی که درگیر ارتباط با آنها می شوند، خواهان سرمایه گذاری می شوند، حال شکل این سرمایه گذاری می تواند در قالب «توجه، محبت، وقت گذاری، انرژی، پول یا ازدواج» باشد. اما زنان، هنگامی که رابطه تصادفی را فرصتی برای آزمودن جذابیت خود ببینند، ممکن است پیش از اصرار بر سرمایه گذاری، مرحله ای از «ابراز وجود» را تجربه کنند. زنان در این مرحله فکر نمی کنند که عواطف، به طور نامعقولی مزاحم خوشگذرانی های جسمی آنها شوند، اگرچه نگران آن هستند که مبادا رابطه مذکور اتمام آن چیزی باشد که او (مرد) می خواهد.
 
زنانی که به مرحله دوم رسیده اند، در مورد روابط تصادفی بسیار با تجربه هستند. آنها درگیر شکلی از آگاهی و نفی می شوند. آنها می گویند که رابطه منهای عواطف عیبی ندارد، اما درباره نیت های مرد پس از آمیزش نگران هستند؛ زیرا برخوردهای جنسی پیشین به سمت رسیدن به روابط مطلوب سیر نکرده است.
 
زنان در این مرحله سعی می کنند جلوی احساسات خود را بگیرند، زیرا در غیر این صورت ممکن است این احساسات سد راه رابطه آنها شود، اما میل شدید آنها به صمیمیت و نشانه هایی از محبت و احساس آسیب پذیری آنها، به طور ناخواسته، نگران کننده و گریزناپذیر وارد معرکه می شوند. زنان مرحله دوم سعی می کنند با تلاش برای سرکوب عواطف خود، یا به صورت آگاهانه (با تلاش برای فکر نکردن به فرد مقابل) یا با مست کردن خود، ناهمخوانی میان وضعیت مطلوب و وضعیت موجود را نادیده بگیرند.
 
در مرحله سوم، زنان این گونه رابطه را پس می زنند و این در نتیجه عواطف منفی شدیدی است که آنها، هنگامی که نتوانند سرمایه گذاری مطلوب را از شریک جنسی خود به دست آورند تجربه می کنند. مردانی که با این زنان رابطه دارند، ممکن است پس از رابطه به گونه ای رفتار کنند که گویا بیگانه هستند، در حالی که برای زنان، رابطه به خودی خود احساس دلبستگی و آسیب پذیری به وجود می آورد.
 
همکاران پژوهشی من نیز پس از نظرخواهی از دوستان و آشنایان مؤنث خود، همین وضعیت را گزارش می کنند. داستان های واقعی آنها نشان می دهند که برای زنان تقریبا ناممکن است بتوانند از این عواطف اجتناب کنند، حتی اگر به عمد بکوشند رابطه خود را در حد آمیزش با دوستی که هیچ علاقه دراز مدتی به او ندارند، پایین نگه دارند.
 
تاون سند از پنجاه دانشجوی خود که در این گونه روابط بسیار فعال بودند، خواست در برابر این جمله واکنش نشان دهند: «حتی اگر فکر کنم نمی خواهم از نظر عاطفی با یک فرد درگیر شوم، اگر چندین بار با او رابطه داشته باشم، این احساس در من پیدا می شود که آسیب پذیر هستم و دست کم می خواهم بدانم آیا او به من اهمیت می دهد؟ ۵۰ درصد از دانشجویان پسر با این مخالفت کردند، در حالی که فقط ۴ درصد از دختران مخالف آن بودند. شواهد نشان داده که به رغم اینکه زنان نمی توانند از روابط، بدون جنبه عاطفی آن لذت ببرند، مردان می توانند چنین رابطه ای برقرار کنند.
 

اظهار نظر مردان

دیگر مردانی نیز که با این پرسش مواجه شدند اظهار می کردند برای حفظ رابطه خود با زنانی که هیچ میلی به ازدواج با آنها ندارند، اما آن زنان امیدوار به ازدواج هستند، تلاش می کنند. از سوی دیگر مردانی هم بودند که وجدانشان آنها را ترغیب می کرد که شمار شریکان جنسی خود را محدود نگه دارند. این مردان به دلیل «واکنش شریکان جنسی خود نسبت به رابطه تصادفی» و نه به دلیل واکنش خودشان، احساس گناه می کردند. واقعا ناراحت کردن یک زن از طریق فریب و تحمیق او سبب می شد بعضی از مردان احساس ناخوشایندی داشته باشند.
 
به طور کلی، تجربه های دانشجویان دختر رشته پزشکی آنها را به اجتناب از روابط گذرا هدایت کرده بود؛ زیرا آنها با این گونه روابط «به تعادل روحی، به اهداف زناشویی و به شغل خود زیان وارد می کردند». به عکس، تجربه های دانشجویان پسر رشته پزشکی نوعا آنها را به این سمت هدایت می کرد که در آینده در جستجوی روابط گذرای بیشتری باشند و از آن لذت ببرند؛ زیرا چنین روندی، در مقایسه با روابط عمیق تر، آسیب کمتری به تعادل روحی و امیدهای شغلی آنها وارد می کرد، فعال ترین زنان به همان اندازه زنان دیگر، به عشق، تعهد و ازدواج با مردانی که با آنها رابطه برقرار کرده بودند، فکر می کردند. اما مردانی که از نظر جنسی فعال بودند، هرچه روابط نامشروع تصادفی بیشتری داشتند، کمتر به عشق، تعهد و ازدواج فکر می کردند. احساس مردان نسبت به رابطه نامشروع تصادفی اغلب مثبت، اما احساس زنان اغلب منفی بود. تاون سند عقیده دارد فکر کردن به ازدواج، ماه عسل و داستان های عشقی، زنان را به سمت روابطی سوق می دهد که بتوانند سرمایه گذاری با کیفیتی ارائه کنند.
 
نویسنده: استون ای.رودز
 
منبع: کتاب «تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم!»